ناصر فيض در روزنامه تهران امروز نوشت:

چند رباعى شايد آميخته به طنزى كمرنگ در‌باره حادثه شوم اهانت به اسلام و رسول گرامى اسلام(ص)گفته بودم،براى خودم خالى از لطف نبودند،اميدوارم براى دوستان اين ستون هم خوشايند باشد.با اين آرزو كه دشمنان دين خدا و حاميان دروغين بشر و حقوق بشر براى هميشه از صفحه تاريخ، پاك و در صحنه جغرافيا، خاك شوند...


شيطان كه...!

زنگار، چنين به آينه رنگ نزد!

سگ، بر رخ ماه اين چنين چنگ نزد!

از شيطان،اينان به خدا پست ترند

شيطان كه به دندان نبى سنگ نزد!



رو سفيدى شيطان!

اى اُف به مرام و مسلك و كيش شما!

اى تُف به سر و صورت و بر ريش شما!

با حادثه سياه گستاخى تان!

شيطان شده رو سفيد در پيش شما!



آزادى!!!

خالى شده از ذوق و هنر گيشه‌تان

خشكيده به كاسه ‌ سر انديشه‌‌ تان

آزادىِ توهينِ به اديان خدا؟!!

اى مرگ به آزادى بى ريشه‌تان



اوباما!

او تافته اى جداى از آنها نيست

در پشت نقاب، آنقدر پيدا نيست

هر چند كه ظاهرا كمى او با ماست

من خوانده‌ام از باطنش، او با ما نيست!



وسوسه...

اى مرگ بر اين وسوسه شيطانى

اين همهمه شيوع بى ايمانى

شد روح مسيح از اين جنايت رنجور

قرآن را پاره كرد تا نصرانى!



افعال با قاعده!

دنبال هواى نفس راه افتادن

راهى نشده به اشتباه افتادن

در افعال بى خردان قاعده است!

از چاله در آمدن به چاه افتادن



اعاده حيثييت!

نوشابه خانواده حيثيت

يك قافيه هم براده حيثيت!

از شيطان، در برابر فعل شما

بايد بشود اعاده حيثيت!



اسلام اوبامايى!

در طعن پيامبر قلم فرسايى!

شيطان صفتى،نفاق و بى پروايى

اينها همه هست نقل و شيرينى در،

اسلام اوبامايى و آمريكايى!



براى اسرائيل...

هر چند كه در لباس دين مى‌آيد

با تير و كمانش از كمين مى‌آيد

توهين و فساد و كفر و الحاد و فريب

از طفل حرامزاده اين مى آيد